دوشیزه شامی
نویسنده:
جرجی زیدان
مترجم:
سید صابر منیری
امتیاز دهید
✔️ از متن کتاب:
هند را در تخت حوض به جای گذاشتیم که در به دست آوردن حماد امیدوار شده بود ولی بعضی سایههای شک و شبهه در میان امید به رسیدن حماد در میآمد و چون هوش و دقت نظری که او داشت به او میفهماند که در رضایت مادرش از حماد شبههای وجود دارد. اما سعدی میخواست خود را راضی کند و مساعدتی را که به هند وعده داده بود به جای آورد ولی در ضمیر خویش چیزی میدید که در جلو مقاصد دخترش در میآمد ولی با وصف این، محض رضایت دختر میخواست بر باطن خویش چیره شود و منتظر بود که از قضا و قدر چه پیش آید. در اثنای آن که روزی در کنار حوض نشسته بود بعضی از خادمان آمده او را خبر دادند که قاصدی از بلقاء آمده. سعدی چون شنید فوراً به جانب او شتاقت که شاید خبری از جبله آورده باشد که مدت غیابش به طول انجامیده است. چون به نزد او رسید آن شخص از اسب فرود آمد و دستش را بوسید. سعدی او را شناخت که از افراد همسرش بود و خبر را از او جویا شد. قاصد گفت: «امیر جبله شما را سلام رسانده و فردا صبح به نزد شما میآید.»
بیشتر
هند را در تخت حوض به جای گذاشتیم که در به دست آوردن حماد امیدوار شده بود ولی بعضی سایههای شک و شبهه در میان امید به رسیدن حماد در میآمد و چون هوش و دقت نظری که او داشت به او میفهماند که در رضایت مادرش از حماد شبههای وجود دارد. اما سعدی میخواست خود را راضی کند و مساعدتی را که به هند وعده داده بود به جای آورد ولی در ضمیر خویش چیزی میدید که در جلو مقاصد دخترش در میآمد ولی با وصف این، محض رضایت دختر میخواست بر باطن خویش چیره شود و منتظر بود که از قضا و قدر چه پیش آید. در اثنای آن که روزی در کنار حوض نشسته بود بعضی از خادمان آمده او را خبر دادند که قاصدی از بلقاء آمده. سعدی چون شنید فوراً به جانب او شتاقت که شاید خبری از جبله آورده باشد که مدت غیابش به طول انجامیده است. چون به نزد او رسید آن شخص از اسب فرود آمد و دستش را بوسید. سعدی او را شناخت که از افراد همسرش بود و خبر را از او جویا شد. قاصد گفت: «امیر جبله شما را سلام رسانده و فردا صبح به نزد شما میآید.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دوشیزه شامی
قهرمانهای اصلی داستان هم محمد بن ابوبکر و حضرت علی هستند با یه دختره که اسمش یادم رفته...داستان هم مال زمان عثمان خلیفه سوم هستش و جنگ جمل و داستان معاویه هم توش شرح داده میشه...در کل رمان قشنگیه...خوندنشو بهتون پیشنهاد میکنم
خواستم ..بنویسم چند خط توضیح برای معرفی کتاب .. اما اسم شما را بعنوان اپلود کننده دیدم.. فقط می نویسم :
مخلصتمممممممممممممممممممممممممم
از این نویسنده کتاب سیاه جامگانش خوندم .. امیدوارم این یکی بهتر از ان باشد
وی در ۱۱ سالگی با اصرار پدرش، تحصیل را رها کرد. یکسال در اغذیه فروشی پدر و دو سال در یک کارگاه کفاشی کار کرد. او در ۱۵ سالگی به مدرسه شبانه رفت و با تلاش زیادی، زبان انگلیسی را یاد گرفت.
زیدان در همان اغذیه فروشی پدرش با بزرگانی چون ابراهیم الیازجی شاعر، روزنامه نگار و منتقد، و عبدالله بستانی شاعر و نمایشنامه نویس آشنا شد .
سال ۱۳۰۳ قمری، اولین کتاب این نویسنده با عنوان «الالفاظ العربیه والفلسفه اللغویه» در بیروت چاپ شد و زیدان بعد از انتشار آن، عضو انجمن سلطنتی آسیایی شد. در همان سال به لندن مسافرت کرد و در آنجا با آثار مستشرقان آشنا شد. سپس به قاهره سفر کرد و در مجله «المقنطف» استخدام شد.
زیدان ۳۰ سال پس از چاپ اولین کتابش درسال ۱۳۳۲قمری، در سن ۵۴ سالگی در منزل خود در قاهره، بطور ناگهانی درگذشت. از این نویسنده آثار فراوانی به جا مانده است و او را میتوان از پرکارترین نویسندگان عرب در قرن ۱۹ میلادی دانست.